ای دوست

ای دوست قبولم کن و جانم بستان

مستم کن و از هر دو جهانم بستان

با هرچه دلم قرار گیرد بی تو

آتش به من اندر زن و آنم بستان

"مولانا"

برای مطالب بیشتر اینجا کلیک کنید...

افسوس

گفتی که چو خورشید زنم سوی تو پر

چون ماه شبی می کشم از پنجره سر

اندوه...

که خورشید شدی تنگ غروب

افسوس...

که مهتاب شدی وقت سحر

"فریدون مشیری"

برای مطالب بیشتر کلیک کنید...